طلوع یک دههی جدید چشماندازهایی از پایانها و شروعهای نو را درون خود به همراه دارد. آغاز و پایانهایی که به نظر افسانهای یا ماورایی هستند. با سپری شدن دو دهه از قرن و تجربهی حباب داتکام و برجهای دو قلو و گذشت بیش از یک دهه از [2]GFC، جهان با سرعت به سمت فاجعه پیش میرود. فجایعی اقتصادی، اخلاقی، اجتماعی و ساختاری که در تمام این مدت به وسیله نیروهای متعادلکننده نوآوری، تولید و آزادی بیان دور نگه داشته شدهاند. سال ۲۰۲۰ به عنوان آغازگر دههی جدید یادآوری به موقعی از این موضوع بود که خطر در کمین است. کار امروز را به فردا انداختن[3]، پنهان کردن مداوم ریسک، دولت رفاهسازیهای اقتصادی، سطوح بیسابقه انبساط پولی، سانسور آزادی بیان، سیاستهای هویت جمعی، دستورالعملهای خطرناک و دراکونیایی[4] برای “ایمنی” و مخاطرات اخلاقی حاصل از آنها همگی دست در دست هم داده و جامعه را تو خالی و شکنندهتر از همیشه کرده است. جهان سرخوشانه از پیامدهای چنین تصمیماتی به این روند ادامه داده و غافل از این حقیقت است که فاجعهی بعدی، تنها یک دهه نابودی اقتصادی و اجتماعی از طریق از بین رفتن تدریجی سرمایههای شخصی، خصوصی و طبیعی نخواهد بود؛ بلکه بنا به حکم تاریخ و نمونههای گذشته، شیب لغزنده استبداد را تندتر کرده و ما را به اعماق تاریکتری میفرستد. اکنون سال ۲۰۲۰ است و واقعیت خودش را به ما رسانده….دوباره. به ما یادآوری میشود که چقدر غشای آزادی، ظریف و پایداری جوامع مدرن ما، متزلزل است. اما امیدی هست… ما تاریکی را میفهمیم چرا که نور را دیدهایم. ما گرما را میشناسیم چرا که سرما را احساس کردهایم. میتوانیم علیه استبداد فریاد بزنیم چرا که آزادی را تجربه کردهایم و میدانیم درست چیست چون همهی ما اشتباهاتی کردهایم. مادامی که فراتر از افق رویداد نباشیم، در قلمرویی هستیم که واقعیت دوگانه است. برای هر کنشی، واکنشی برابر و متضاد با آن وجود دارد و تعجبی ندارد که خلق و تکثیر ابزارهای غایی اختیار و آزادی شخصی به موازات ظهور پادآرمانشهرهای تکنولوژیک جمعگرایانه اتفاق میافتند. هیچ اهریمنی آنقدر بزرگ و تاریک نیست که همه چیز را در بر بگیرد. انسانها همیشه در برابر این این اهریمنان برخواستهاند و این بار هم تفاوتی ندارد. “هر چه شب تاریکتر باشد، روز روشنتری در پیش است. هر چه ستم خفقانآورتر باشد، روح آزادی قویتر است. هر چه دشمن ترسناکتر باشد، قهرمان بزرگتر است. ساتوشی آن قهرمان است و همهی ما ساتوشی هستیم.” در فصلی از تاریخ که حالا در حال نوشته شدن است؛ ساتوشی پرومتهی امروز است که آتش را از خدایان خودخواه و پرمدعای دنیای مدرن ربود و آن را به مردم پس داد. او بذر بیتکوین را در سال ۲۰۰۸ کاشت و به ما یک دهه فرصت داد تا استفاده از آن را یاد بگیریم و بنیان و پِی آن را ایجاد کنیم. این پیشآگاهی حیرتانگیز است و در قرون پیشرو افسانهها دربارهی آن گفته خواهد شد. بیتکوین تبدیل به نوری شده که ما را در سختترین زمانها همراهی میکند و نمیتوانست زمانی مناسبتر از حالا حضور پیدا کند. سال ۲۰۲۰ هر دستور سفت و سخت و دراکونیایی دولتی را تسریع کرد که فقط تعداد معدودی از ما سالها محتاطانه دربارهی آن هشدار میدادند یا سر و صدا به پا میکردند:
نابودی حقوق مالکیت خصوصی بیولوژیک ( یعنی واکسیناسیون و تستهای اجباری برای ویروسی که هیچ علائمی از آن را نشان نمیدهید. )
تعطیلی اجباری کسب و کارهای خصوصی که مردم تمامی زندگی و پسانداز خود را صرف آن کردهاند.
برنامهها و پروپاگانداهای کمونیستی “بازنشانی بزرگ[5]” که به شما میگویند ؛مالک چیزی نخواهید بود و خوشحال باشید!”
سیاستهای پولی و اجتماعی مسخره مانند [6]UBI و [7]MMT که سرمایه انسانی و منابع طبیعی باقی مانده از جهان را از بین میبرد.
ارزهای دیجیتال بانک مرکزیهایی[8] که به مقامات مرکزی کنترل کاملی روی چیزهایی که میتوانید یا نمیتوانید بدست آورید و یا برای آنها پول خود را خرج کنید و اینکه چقدر از حسابهای شما بدزدند میدهد.
یک جنگ تمام عیار علیه حریم خصوصی، رمزگذاری و حفظ حریم اطلاعات شخصی و آزادی بیان
فاصلهگذاری اجتماعی اجباری به گونهای که جوامع محلی از بین بروند و ارتباط بیشتری با همنوعان خود نداشته باشید.
اجازه ندارید تصمیم بگیرید با چه کسی وقت گرانبهای خود را بگذرانید.
قانونگذاری سنگین نظرات و مباحثهها در مدیومها و رسانههای آنلاین و آفلاین
کنترل کامل رسانهها و روایتهای جریان اصلی
و از همه بدتر، حمایت مردمی که کورکورانه در این تشنج غرق شدهاند.
با وجود تسلط آشکار دولت، اشتباهات واضح و گستاخانه و سلسله اجبارهای پر خطایی که در این مسیر انجام شده؛ هنوز میلیونها نفر از مردم از تحمیل “اجبارهای بیشتر” بر خود و مردان و زنان همنوعشان حمایت میکنند!
حتی ثانیهای برای بررسی دقیق ادعاهای برساختهی اپیدمولوژیستهای شبه علمی صرف نمیشود که میخواهند با همهی انسانها به گونهای رفتار کنند که انگار اعداد روی صفحهها و جدولها هستند؛ ولی حملات آنلاین مجازی[9]، خیانت و لو دادن همسایهها،” قاتلان مادربزرگ” یا “تئوریسینهای توطئه” نامیدن مردم به شغل پاره وقت بسیاری تبدیل شده است.[i]
ناآگاهی، ریا و ترس عمیقا تودهها را در خود بلعیده اما در بیتکوین واپسین نیروهای متعادلکننده حقیقت، ثبات و اطمینان را مییابیم. این تقابل تا جایی که میتواند واضح و خشن است و به همین دلیل هم از ساتوشی تشکر میکنم. او چیزی را متولد کرد که به زیربنای واقعیت گره خورده است. چیزی که در پیوند آشوب و نظم زندگی میکند، جریان آنتروپی[10]را در ساختار مجسم میکند و فهم ما از زمان، انرژی و حقیقت عینی را به واضحترین شکل شفاف میسازد.[11] در حالی که حاکمیت فردی و ماهیت حقیقت از بالا به پایین توسط دولتها، رسانه و روشنفکران دنیای قدیم رو به نابودی میرود؛ ابزاری برای واپسین نفسهای اختیار فردی و حقیقت عینی ناب از پایین به بالا برای جهانی جدید نمایان میشود. همانند موسی مدرن که از کوه پایین میآید، ساتوشی وایتپیپر بیتکوین را در ۳۱ اکتبر سال ۲۰۰۸ به جهان تحویل داد و به دنبال آن همه چیز عوض شد. احتمالا زمان دگرگونکنندهتری برای زنده بودن وجود نداشته است. دههی پیشرو قطعا با مجموعهای جدی از چالشها همراه است. چالشهایی سخت همراه با استمرار زوال قانون طبیعی، منطق، حقیقت، مالکیت خصوصی و آزادیها؛ ولی همهی ما باید لحظهای درنگ کنیم و برای معرفی کشتی نجاتی که میتوانیم بر آن سوار شویم و به کمک آن در آینده همه چیز را باز بسازیم، عمیقا سپاسگزار باشیم. این آتش مصون از تاریکی، همه چیز را درخشان میسازد. مردم درخشندگی آن را از هر گوشهی جهان خواهند دید و به سوی آن کشیده خواهند شد. آنها به سمت آن میآیند چرا که در تاریکترین زمان و مکان به درخشانترین شکل میدرخشد.
بیتکوین آتش است. ساتوشی پرومته بود. آتش را گرفت و به ما پس داد. حال اینکه با آن چه کنیم، به من و شما بستگی دارد.
نوشته @AleksSvetski دسامبر ۲۰۲۰
الهام گرفته از ایدههایی مبتنی بر بیتکوین، فلسفه، اقتصاد، حاکمیت و آزادی. مشارکتکنندگان در این شماره: الکساندر سوِتسکی[ii] جف بوث[iii] اریک کَسُن[iv] جاکومو زوککو[v] جیمی سانگ[vi] پارکر لوییس[vii] [1] پرومته یا پرومتئوس یکی از تیتانها و اساطیر یونانیست. او به انسانها عشق میورزید و بر خلاف خدایان دیگر نمیتوانست رنج آنان را تحمل کند؛ به همین دلیل آتش را از خدایان دزدید و به انسانها داد. زئوس که پیش از این احترام بسیاری برای پرومته قائل بود از این عمل بسیار خشمگین شد و او را در کوهی به زنجیر کشید. [2] Global Financial crisis of 2007–2008 بحران مالی بزرگ قرن ۲۱ که پس رکود بزرگ سال ۱۹۳۰، بزرگترین بحران مالی تاریخ شناخته میشود.( مطالعه بیشتر ) [3] Kick The Can Down The Road [4] بر آمده از دراکو، قانونگذار یونان باستان در آتن که به وضع و اجرای بسیار سختگیرانه و خشن قوانین شهرت داشت. [5] Great Reset [6] Universal basic income [7] Modern Monetary Theory [8] CBDC (Central Bank Digital Currency) [9] Online Shaming [10] به زبان ساده آنتروپی یک سامانهی فیزیکی، کمترین تعداد ذراتی که برای تعریف صحیح حالت دقیق سامانه لازم است، میباشد. ( مطالعه بیشتر، اینجا و اینجا ) [11] جملهی اصلی : objective Truth with a capital T اینجا منظور این است که کلمه Truth با حرف T بزرگ نوشته شده و با بازی با حروف و کلمات مقصود این است که حقیقت به واضحترین و در چشمترین شکل نشان داده شده است. [i] پینوشت: خط زیر از ترجمه مقاله به خاطر گذشت زمان و تغییر عدد ذکر شده در آن حذف شده است: حتی ثانیهای برای بررسی دقیق ادعاهای برساختهی اپیدمولوژیستهای شبه علمی صرف نمیشود…… These are the same people who will be the first to line up and take a rushed vaccine, for a virus with a 99.6% survival rate. ناآگاهی، ریا و ترس عمیقا تودهها را در خود بلعیده اما در بیتکوین واپسین نیروهای متعادلکننده حقیقت، ثابت و اطمینان را مییابیم. [ii] Aleksandar Svetski [iii] Jeff Booth [iv] Erik Cason [v] Giacomo Zucco [vi] Jimmy Song [vii] Parker Lewis
پ.ن. این متن توسط مترجمی ناشناس با عنوان Ares به دستم رسیده و من تصمیم گرفتم توی وبلاگم منتشرش کنم.
اگه دارین این متن رو میخونید مطمئنم که تب بیتکوین شما رو هم گرفته. بخریم؟ نخریم؟ ماینینگ کنیم؟ آقا کدوم کیف پول؟ حالا فورک بشه کوین مفت میده یا نه؟ اسپویلر: تشویق میکنم که همیشه ازم سوال بپرسین، ولی هیچوقت جواب بلی یا خیر گیرتون نمیاد. هیچوقت هم جوابام کمتر از یه ربع نیست :-)) تو این متن هم در این باره بحثی نمیشه.
خب یه مدت پیش درمورد بیتکوین و بحث حفظ ارزش و مالیات توییت میزدم که یکی از دوستان بهم توئییت زد “از بیتکوین و ونزوئلا چه خبر؟”
همونطور که خیلیاتون اطلاع دارین ونزوئلا تو بحران مالی هستش و مردمش با انواع تحریم ها و تورم دست و پنجه نرم میکنن. بیتکوین غیرمتمرکزه، تحریم حالیش نیست و یکی از ویژگیهای معروفش “ذخیرهی ارزش” ه. این ویژگیهای بیتکوین اونو برای مردم ونزوئلا خیلی جذاب کرده. اینجا سعی میکنم هرچی درمورد بیتکوین و ونزوئلا میدونم بنویسم، شاید برخی مواردش جالب باشه.
اول از منابع بگم..
1. ادواردو از تیم Purse.io ه، ونزوئلاییه و درمورد تکنولوژی مینویسه. اینم بگم که یه بیتکوین ماکسیمالیسته. 2. ردیت بیتکوین ونزوئلا.
از وقایع اخیری که درمورد ونزوئلا شنیدیم بحث ایجاد یه ارز رمزنگاری شده یا همون کریپتوکارنسی توسط دولت ونزوئلا بود. هنوز مستندات کافی در رابطه با این موضوع ارائه نشده. چیزی که میدونیم قراره اسم این ارز “پترو” باشه و پشتوانه هم داشته باشه که از نفت خام ه. ادواردو چند روز پیش توییت زد و اشاره ای کرد به این که “قطعا” میدونه این ارز قراره “یه توکن ERC-20 مبتنی بر بلاکچین اتریوم” باشه. مادورو رئیس جمهور ونزوئلا هم اعلام کرد که این ارز رو میخواد بین 10 کشور (احتمالا دوست و همسایه) رایج کنه و اونجاها هم مبادله بشه. 100 میلیون تا پترو قراره عرضه بشه و برخلاف رئیس جمهور، پارلمان ونزوئلا مخالفه این کاره. خیلی از تحلیلگران اقتصادی، علی الخصوص آمریکایی، (تناقض رو ببینید 🙂 ایجاد چنین ارزی رو احمقانه قلمداد کردن. مکس کایزر از RT هم که طرفداره بیتکوین هستش از این ارز حمایت کرده (آخه مکس تو دیگه چرا؟!).
کی اهمیت میده دولت ونزوئلا چیکار میکنه!
برگردیم به قبل از این ماجراها.
ماینینگ بیتکوین به منظور امرار معاش و به دلیل نرخ الکتریسیته ارزان تو ونزوئلا پرطرفدار بود تا اینکه واردکردن دستگاه های ASIC به ونزوئلا خیلی دشوار شد (تحریم و جلوگیری توسط دولت ونزوئلا) و دیگه مردم نمیتونستن راحت ASIC وارد کنن. یه سری گزارش ها هم وجود داشت مبنی براینکه ماموران دولتی و حتی سران مملکت کشور ونزوئلا شروع کردن به ماینینگ بیتکوین با دستگاه های مصادره شده. گاها سرشون هم کلاه میرفت و دستگاههای مدل قدیمی رو به عنوان جدید بهشون مینداختن.
(اوهوم.. 🙂
ماینرهای ونزوئلایی بعد از این رو آوردن به سراغ ماینینگ اتریوم با کارت های گرافیکی ولی باز هم تحت فشار هستن واسه همین هم خیلیاشون ماینر زیرزمینی و مخفی هستن. تا جایی که مردم ونزوئلا اطلاع دارن، ماینینگ تو ونزوئلا غیرقانونی نیست اما پلیس از ماینرها رشوه میگرفت و برخی ماینرها هم بازداشت میشدن اونم به چه تهمت هایی، جرائم سایبری و اینترنتی، دزدی برق، مساعدت به تروریسم و غیره. (خب آقا رشوه کافی نبود؟! چرا الکی مردم رو متهم میکنی) بگذریم. دیوید ریکاردو لوپز که یه ماینر حرفهای تو ونزوئلا بود ولی از اونجا فرار کرد، درمورد امرار معاش با ماینینگ به CNBC گفته بود که “تو ونزوئلا با یه ریگ ماینینگ اتریوم، میشه مخارج یه خونواده رو تامین کرد”. (آقای لوپز، اینجا هم میشه 🙂 )
آمار نشون میده که معاملات بیتکوین به بولیوار تو وبسایت لوکالبیتکوین رشد چشمگیری داشته (که البته تنها دلیلش وضعیت اقتصادی ونزوئلا نیست، بالا رفتن قیمت بیتکوین و آگاهی بیشتر جامعه نسبت به این پدیده هم از دلایل موثر میتونن باشن). تو ماه سپتامبر ارزش هر ساتوشی (کوچیکترین واحد هر بیتکوین) به یک بولیوار هم رسید و الان که خیلی بیشتر از ایناست.
الان وضعیت ونزوئلا به صورتیه که بیشتر کالاهای مصرفی وارد میشه و بالا رفتن نرخ تورم زندگی رو براشون غیرمساعد کرده. برخی از کاربران ردیت گفتن که خودشون و اطرافیانشون به دلیل وضعیت نامساعد اقتصادیشون سعی میکنن اقلامی که تو ونزوئلا پیدا نمیشه رو از همون purse.io با بیتکوین و دیگر ارزها خریداری کنن. اقلام بهداشتی، داروهایی مثل انسولین و غیره.. (اوهووم…بیتکوین…هم حفظ ارزش هم واسطه مبادلاتی)
تو ردیت یکی از کاربران ونزوئلایی یه گزارش از وضعیت اونجا گذاشته که یه سری از نکات مهمش رو براتون ترجمه میکنم.
نرخ تورم امسال 4115 درصد. بزارین واضح براتون بگم ماه پیش 1 دلار میشد 22000 بولیوار امروز 97000 بولیوار. یعنی هرکی ماه پیش به ازای 100 دلار بولیوار داشت امروز به ارزش 22 دلار داره. اینجا همه چی به نرخ دلاره. میپرسین چرا؟ خب واسه اینکه همه چی وارد میشه. حتی مواد غذایی.
با این وضعیت، اگه کسی بیمار باشه، عمل جراحی داشته باشه و یا هر بیماری دیگه چی ؟ چجوری میخوان هزینهی دارو و درمان رو پرداخت کنن.
مردم دارن گرسنگی میکشن، همسن و سالهای خودمون همه جا دارن گدایی میکنن و خونوادهها یه وعده غذا در روز بیشتر نمیخورن. پدرم به دلیل جراحی فوت شد. یه جراحی ساده، ولی نه دکترها مهارت لازم رو دارن و نه سیستم درمانی کشور قابل اعتماده، دارو هم پیدا نمیشه. اگرچه پولش رو داشتیم ولی دستمون به دارو نرسید. نایاب شده. این روزا یه بیماری به نام دیفتری اینجا شایع شده. بیماریی که سالها ریشه کن شده بود و برای اون واکسن وجود داره ولی بیش از 100 نفر تا به حال از این بیماری مردن و دست ما به واکسن نمیرسه. خود من هم هنوز نتونستم واکسن گیر بیارم.
خیلی از جوونا تو ونزوئلا به سمت مشاغل اینترنتی رفتن و فرصت های شغلی آنلاین خارجی رو غنیمت بشمارن ولی حقوقشون رو به دلار باید دریافت کنن. مردم مستضعف با حقوق کارگری تو ونزوئلا هرچی که بدست میارن معمولا صرف هزینهی خرید غذا میشه و دیگر اشخاص هم که متعلقاتی (مثل ملک و طلا و ماشین و غیره) رو قبل از وضعیت بحران اقتصادی خریده بودن تصمیم به فروش اونها گرفتن. اغلب برای هزینههای درمانی یا برای مهاجرت از کشور. با این حال با این نرخ تورم و با کاهش مستمر ارزش بولیوار چطور میتونن همچین کاری رو بکنن.
این جوونا و مردمی که قصد مهاجرت دارن یا میخوان ارزش داراییشون حفظ بشه چه راه حلهایی دارن؟ این کاربر میگه:
پی پل، پیازا، پیونییر: ونزوئلاییها میتونن حساب پیپل برای دریافت دلار ایجاد کنن ولی نمیتونن اون رو به بانکشون وصل کنن. بنابراین نمیتونن اون پول رو برداشت کنن. تنها کاری که میتونیم انجام بدیم اینه که پول بفرستیم و پول دریافت کنیم. این پول رو میتونیم برای صرافی ها بفرستیم ولی کارمزدشون حداقل 20 درصده که کارمزد بسیار بالاییه. حساب های پیپل که درست میکنیم هم با کارتهای مجازی تایید میکنیم و همیشه این ریسک وجود داره که اگه حساب مسدود بشه دیگه نتونیم اون حساب رو احراز هویت کنیم.
اسکناس دلار: خب این گزینه رو من ندارم چون حقوقم رو آنلاین دریافت میکنم ولی تصور کنید تو این وضعیت بحران اقتصادی و بالا رفتن میزان جرم و جنایت، کسی بخواد اسکناس و پول نقد نگهداری کنه. خطرش فوقالعاده زیاده. بیتکوین: با بیتکوین برخی از این مشکلات رفع میشه، ترسی از بسته شدن حساب نداریم. نرخ مبادله تو لوکالبیتکوین 3 درصد بیشتر نیست. خودم میتونم با هرکسی که دوست داشتم و بهش اعتماد دارم معامله کنم. خودم شخصا آدمای زیادی میشناسم که وقتی خواستن از کشور برن پولهاشون رو به بیتکوین تبدیل کردن. دوستان زیادی هم دارم که ماینینگ انجام میدن و از اون راه امرارمعاش میکنن.
با اینحال از حرفهایی که خودم با کاربران دیگه زدم متوجه این شدم که استفاده از بیتکوین تو ونزوئلا هنوز به اون صورت (که ممکنه فکر کنید همه جا qr کد زدن و همه فروشگاهها بیتکوین دریافت کنن و غیره) رواج نداره و مردم اغلب از قشر ضعیفی هستن که با این مفاهیم آشنایی ندارن و بیتکوین بیشتر بین جوونا رواج داره.
چون هیچ شرکتی مسئول بیتکوین نیست و سرورهای بیتکوین بهصورت مرکزی مدیریت نمیشوند و کسانی که نرمافزار بیتکوین را اجرا میکنند یک تیم بهخصوص و مشخص نیستند، پس عملاً راهی برای خاموش کردن شبکه بیتکوین وجود ندارد.
بیتکوین یک نرمافزار اپن-سورس است که کد آن بهصورت آزاد و رایگان روی اینترنت قابل دسترس است. خرابکاری و تغییر دادن آن کار بسیار مشکلی است چون تحت نظارت همگان است. هرکسی میتواند نرمافزار بیتکوین را دانلود و اجرا کند و بلاکچین بیتکوین را شخصاً بازبینی کند. این همان فول-نود است که هرچه تعداد آن بیشتر باشد، شبکه بیتکوین مستحکمتر خواهد شد.
حکومتها میتوانند استفاده از بیتکوین را برای شهروندانشان دشوارتر کنند اما این کار برای آنها تبدیل به بازی موش و گربه خواهد شد. تجربه تبدیل پول فیات به بیتکوین در کشوری مثل چین را در نظر بگیرید. همانطور که در فصل ۱ گفتیم شهروندان چینی برای تبدیل پولشان به ارز خارجی، محدود به سقف ۵۰,۰۰۰ دلار آمریکا هستند، ولی با این وجود برای انتقال پول به خارج، از بیتکوین استفاده میکنند.
حتی یک حکومت بزرگ و ثروتمند که حکمرانیِ پلیسی در پیش گرفته نمیتواند شهروندانش را از استفاده کردن از بیتکوین منع کند. چون شبکه بیتکوین پاشنه آشیل ندارد و حکومتها قادر به خاموش کردن آن نیستند.
بیتکوین از این نظر شبیه به خودِ اینترنت است. یک حکومت میتواند دسترسی شهروندانش را شبیه به کاری که چین با استفاده از «فایروال بزرگ چینی» میکند، به بخشی از اینترنت محدود کند، ولی شهروندان چینی میتوانند با استفاده از VPN و روشهای خلاقانه دیگر راهی برای دور زدن این فیلترها پیدا کنند. هیچ دولتی نمیتواند بدون مسدود کردن اینترنت، دسترسی به شبکه بیتکوین را محدود کند و به نظر میرسد بجز کره شمالی هیچ کشور دیگری حاضر نیست بهای آن را بپردازد.
حکومتهای اقتدارگرا میتوانند تملک بیتکوین را غیرقانونی اعلام کنند ولی اجرای این حکم فوقالعاده دشوار است. پنهان کردن بیتکوین تقریبا کار راحتی است چون ذات آن دیجیتال است. ذخیره کردن بیتکوین روی تلفن همراه یا یک فلش مموری یا حتی به خاطر سپردن آن، گزینههایی است که پیبردن به آنها برای حکومت بسیار دشوار است. در مقابل، کشف و مصادره طلا، ملک، سهام، و پول فیات در حسابهای بانکی برای حکومتها تقریبا آسان است.
پیامی به علاقهمندان به بازنشر ترجمه کتاب کوچک بیتکوین
کتاب ”The little Bitcoin book” نوشته الکس گلداشتاین و گروه نویسندگان در تابستان و پاییز سال ۱۳۹۹ به فارسی ترجمه شده و روی وبسایت منابع فارسی بیتکوین به آدرس bitcoind.me برای مقاصد آموزشی و غیرتجاری قرار گرفته است.
این ترجمه بهصورت آزاد و رایگان و با مجوز «مالکیت عمومی» بر روی اینترنت منتشر شده، ولی درنظر داشته باشید هرگونه استفاده تجاری از مطالب این کتاب از نظر اخلاقی منوط به کسب اجازه از نویسندگان این کتاب است.
یک زوج فیلیپینی بدنیا آمدن اولین فرزندشان را در مانیل و بعد از برچیده شدن حکومت نظامی ۱۰ ساله، جشن میگرفتند. فردیناند مارکوسِ دیکتاتور، فقط چند سال دیگر روی کار میماند اما سعادت و خوشبختی خانواده، تنها دغدغه پدر و مادر لوئیس بود. آنها یک حساب پسانداز باز کردند تا با پساندازشان برای شرایط ناپایدار سالهای بعد آماده باشند. نرخ تبدیل پزوسِ فیلیپین به دلار آمریکا در آن زمان ۷ به ۱ بود.
سال ۱۹۹۳
در لاگوس، یک ژنرال نیجریایی به نام «سانی آباچا» قدرت را به دست میگیرد و نرخ تبدیل نایرای نیجریه به دلار آمریکا را ۲۲ به ۱ تعیین میکند. این کار او تلاشی است تا بتواند از سقوط بیشتر ارزش پول ملی نیجریه جلوگیری، و اقتصاد کشورش را با ثبات کند. این نرخ تبدیل موجب بوجود آمدن بازار سیاه پر رونقی شده بود که در آن نایرا به قیمتهای خیلی پایینتری معامله میشد. آباچا در سال ۱۹۹۸ از دنیا رفت. نرخ تبدیل دلار به نایرای نیجریه در این سال ۱ به ۸۸ بود. یعنی ارزش پول این کشور ۴ برابر نسبت به نرخ رسمی تعیین شده در سال ۱۹۹۳ پایینتر آمده بود. میلیونها نفر دچار رنج و فقر شدند چون با حقوقهای ثابتی که از دولت میگرفتند نمیتوانستند از عهده خرید اجناسی که هر روز گرانتر میشدند بربیایند.
سال ۲۰۱۸
در طول مرز پروسِ ونزوئلا، شهروندان از اَبَر تورم ۴۰۰,۰۰۰ درصدی به کشورهای همسایه یعنی برزیل و کلمبیا فرار میکنند. بیشتر از ۳ میلیون نفر تاکنون از فقر و گرسنگی از ونزوئلا گریختهاند.
لورنا، یک نانوای ۴۸ ساله است که بالاخره تصمیمش را برای مهاجرت به کلمبیا گرفته است. در مرز اما ماموران مرزی وسایل او را تفتیش میکنند تا اگر چیز ارزشمندی دارد از او بگیرند. ولی چیزی پیدا نمیکنند چون خبر نداشتند که لورنا قبل از اینکه به سمت مرز حرکت کند ساعتها وقت صرف کرده بود و اسکناسهای دلار آمریکا را با استفاده از وسایل آرایشی مخصوصی لای موهایش پیچیده بود و توانسته بود آنها را میان موهای بافته شدهاش پنهان کند. او توانست با کمک این حقه با خیال راحت از مرز عبور کند.
در مانیلِ فیلیپین شانس از پدر و مادر لوئیس روی برمیگرداند. نرخ تبدیل پزوس به دلار آمریکا ۵۰ به ۱ شده و سرمایهای که در طول این سالها جمع کرده بودند حدود ۸۰ درصد از ارزشش را از دست داده بود. با وجودی که زمان بازنشستگی آنها فرا رسیده بود چارهای نداشتند جز اینکه کار کنند و برای آیندهای غیرقابل پیشبینی پسانداز کنند.
در لاگوس، نایرای نیجریه بعد از از دست دادن تقریبا ۵۰ درصد از ارزشش در عرض فقط چند سال، شرایط تقریبا پایداری را تجربه میکند. اما قیمت اجناس در بازار دوباره سر به فلک کشیده است. هیچکس، حتی مقامهای عالیرتبه دولتی هم به توانایی دولت برای جلوگیری از وقوع یک بحران اقتصادی اعتماد ندارند.
سال ۲۰۱۹
در شانگهای یک کارشناس جوان به اسم اَنی به دوستش در پیامرسان ویچَت که هر روز توسط میلیاردها چینی مورد استفاده قرار میگیرد، پیامی داد. دوستش به او گفت که بخاطر مصرف مواد مخدر به دردسر افتاده و ناگهان ارتباط اینترنتی آنها قطع شد. فردای آن روز ۲ مامور لباس شخصی پلیس به دفتر کار اَنی رفتند و از او خواستند با آنها برود. هفتهها خبری از او نبود. وقتی برگشت و به فضای مجازی دسترسی پیدا کرد، متوجه شد دسترسی به بعضی از خدمات پرداخت ویچَت را از دست داده است. او دیگر نمیتواند بلیت هواپیما یا قطار بخرد. اعتبار بانکی او هم خیلی کاهش پیدا کرده بود. زندگی او فقط با یک جمله که در یک پیامرسان رد و بدل شده بود، تباه شد.
در آکلند، شهری در ایالات متحده، الکس به یک مغازه حیوانات خانگی میرود تا برای سگش غذا بخرد. چیزی که میخواهد پیدا میکند و علاوه بر آن یک غذای جدید میبیند که بوی دهان سگها را بهتر میکند. او از آن مغازه خرید و پول خریدش را با کارت اعتباری ویزا پرداخت کرد. چند دقیقه بعد وقتی به توئیتر میرود میبیند که توئیتر یک تبلیغ برای همان غذایی که چند دقیقه پیش برای سگَش خریده بود به او نشان میدهد. بعدا معلوم میشود که شرکت صادر کننده کارت اعتباریاش، اطلاعات خریدهای مشتریان را با شرکتهای واسطه به اشتراک میگذارد. الکس متوجه میشود که جزئیات زندگی خصوصی او در اختیار شرکتهای تبلیغاتی قرار میگیرد و این موضوع برای او و نسلی که از گوشی هوشمند استفاده میکنند بسیار ناامیدکننده است. حتی در ایالات متحده هم حریم خصوصیِ مالی در حال از بین رفتن است.
این مسائل، اشکالات پول رایج امروز را به ما نشان میدهند
پدر و مادر لوئیس و میلیونها خانواده طبقه متوسط فیلیپینی و نیجریایی فقط در طی یک نسل، شاهد از بین رفتن ارزش پولهایشان بودند. لورنای ونزوئلایی برای انتقال پسانداز ناچیزش به کلمبیا باید راهی پیدا میکرد تا ماموران مرزی نتوانند داراییاش را مصادره کنند برای همین مجبور بود از خلاقیتش استفاده کند و پولش را در موهایش جاسازی کند. اَنیِ چینی که دسترسیاش به ابزار پرداخت آنلاین محدود شده، گویی به «زندان مالی» افتاده است. خریدهای الکسِ آمریکایی هم زیر نظر است و هر بار که از کارت اعتباریاش برای خرید چیزی استفاده کند، اطلاعات آن خرید به شرکتهای تبلیغاتی فروخته میشود.
این موارد مختص به چند کشور بخصوص نیست
از سال ۲۰۰۰ میلادی، تقریبا همه ارزهای دنیا نسبت به دلار آمریکا ارزش خود را از دست دادهاند. خیلی از آنها مثل رَند آفریقای شمالی، پزوی آرژانتین و لیر ترکیه حدود ۵۰ درصد و هیرونیای اوکراین و پزوی دومنیکن تا ۷۰ درصد از ارزششان را نسبت به دلار آمریکا از دست دادهاند. حتی قدرت خرید دلار و یورو هم در این مدت ۳۳ درصد کاهش یافته است.
در سرتاسر دنیا، ۲۵۰ میلیون مهاجر و پناهجو برای فرستادن پول به خانوادههایشان یا انتقال داراییشان به یک کشور جدید، مشکل دارند. حدود ۲ میلیارد نفر در دنیا به خدمات بانکی دسترسی ندارند. پول در دنیای امروز همچنان محصور به مرزهای جغرافیایی کشورهاست.
در همین حال، ساکنان کلانشهرهایی مثل شانگهای و سانفرانسیسکو، آشکارا حس میکنند زیر نظر قرار دارند. از یک طرف« برادر بزرگ» (نماد و چهره حکومتی است که به اشکال گوناگون بر زندگی طبقات مختلف مردم نظارت و کنترل دارد. – م)، و از طرف دیگر شرکتهای بزرگ ما را تحتنظر دارند و تکتک خریدهای ما را ردگیری میکنند و اطلاعات خصوصی ما را بدون اجازه، به شرکتهای تبلیغاتی و واسطهها میفروشند. حریم خصوصی این روزها یک کالای لوکس است که هر روز گرانتر میشود.
پول چیست؟
پول در اصل یک توافق اجتماعی است. مردم باید اعتماد داشته باشند هر زمان اراده کنند میتوانند اسکناسهای داخل کیفشان، یا موجودی حساب بانکی یا کارتهای هدیهشان را به کالا و خدمات دلخواه تبدیل کنند. فروشنده هم باید از ارزشمند بودن پولی که قرار است از خریدار بگیرد اطمینان داشته باشد.
در طول تاریخ، جوامع بشری برای رسیدن به این توافق اجتماعی راههای زیادی را امتحان کردهاند. از صدفهای دریایی، نمک، طلا، تا سیستم پیچیده بانک مرکزی امروز. بعضی از پولها، پشتوانه قویتری نسبت به بقیه دارند و در طول زمان ارزششان را بهتر حفظ میکنند.
بطور غریزی همه میدانند که پول مساله مهمی است و همه میخواهند داراییشان را در یک پول باپشتوانه بالا ذخیره کنند. مردم در ازای کارشان پول میگیرند، پس پول نماینده زمان و کار آنهاست. پول ابزاری است که با آن میشود کار و تلاش یک فرد را در هر زمان دلخواه، به کالا و خدمات دلخواه تبدیل کرد. بر همین اساس، دسترسی به یک پول با پشتوانه یکی از اصلیترین جنبههای قدرت فردی است.
پول برای دولتها هم اهمیت زیادی دارد چون مدیریت اقتصاد و کنترل پول هر کشوری در اختیار دولت است. هرچند ممکن است وسوسه شوند و از این قدرت سوءاستفاده کنند. مقامات دولتی اغلب از این قدرت برای رسیدن به مقاصدشان استفاده میکنند. فقط حکومتهای مردمسالاری که حقوق فردی، تفکیک قوا، و حاکمیت قانون را بطور کامل اجرا میکنند، میتوانند بطور مؤثر از تورم، مصادره اموال، و فساد مالی که مصداق سوءاستفاده از کنترل دولت بر اقتصاد است، جلوگیری کنند.
در دنیای امروز کارکرد پول چگونه است؟
اسم پولهای ملی رایج در دنیا «فیات» است که از کلمه لاتین «Fiat» به معنی «تعیین شده» گرفته شده است. ارزش این پولها توسط دولتهایی که آنها را خلق کردهاند و در معاملات میپذیرند، تعیین میشود. از آنجا که چاپ پول برای دولتها هزینهای ندارد، آنها میتوانند هروقت و به هر اندازهای که میخواهند پول خلق کنند.
به گفته آلن گرینسپن رئیس کل پیشین بانک مرکزی ایالات متحده آمریکا، این کشور میتواند همه قرضهای خود را با چاپ پول بپردازد. این روش حتی برای اقتصاد پایداری همچون ایالات متحده چالشهایی را پدید خواهد آورد. قدیمیترین پول ملی، «پوند استرلینگ» بریتانیای کبیر است که ۹۹/۵ درصد از ارزش خود را در طول ۳۰۰ سال گذشته از دست داده است. دلار آمریکا هم ۹۰ درصد از ارزش خود را در طول یک قرن گذشته از دست داده است. یک پُرس استِیک که در سال ۱۹۲۵، ۰/۳۶ دلار قیمت داشت، در سال ۱۹۹۰، ۳ دلار بوده و الان ۱۲ دلار است. درحالیکه این ارز از پایدارترین پولهای دنیاست. عمر متوسط یک پول فیات فقط ۲۷ سال است.
امروزه هدف بانکهای مرکزی، تثبیت تورم و پایین نگه داشتن آن است و همه کشورها در دورههایی از تاریخ در این کار موفق بودهاند. اگرچه بیشتر پولها در بلندمدت از تورم مصون نماندهاند، و این مساله برای کسانی که این پولها را پسانداز میکنند مشکلساز است. این افراد برای خرید ملک یا سهام که ارزش آنها با تورم بالا میرود به اندازه کافی پول ندارند. تورم بالا کار را برای کسانی که میخواهند پولشان را برای آینده پسانداز کنند سخت میکند چون ارزش پساندازشان در گذر زمان کاهش مییابد.
ارزش دارایی میلیاردها نفر از انسانهایی که تحت رژیمهای استبدادی زندگی میکنند، بخاطر تصمیمهای مقامات دولتی که از طرف مردم انتخاب نشدهاند، هر روز کمتر و کمتر میشود. فقط قشر مرفه جامعه قادر است برای حفظ ارزش داراییاش دلار و طلا و ملک بخرد. اما در عین حال شهروندان کشورهای ثروتمند و مردمسالار، از پشتیبانی مهمی بهرهمند هستند و به دلار یا یورو که پول تقریبا پایداری است دسترسی دارند. اقتصاد آنها عملکرد خوبی دارد و آنها میتوانند کاری با درآمد خوب پیدا کنند. همچنین دسترسی به ابزارهای سرمایهگذاری دارند که آنها را در مقابل تورم مصون نگه میدارد.
اثر دسترسی نابرابر به پولی که بانکها خلق میکنند به قدری شناخته شده است که برای آن یک اصطلاح وجود دارد؛ «اثر کانتیلان». این اصطلاح برگرفته از اسم یک اقتصاددان قرن هجدهمی به نام ریچارد کانتیلان است که این اثر را زمانی که بهعنوان یک بانکدار در بریتانیا مشغول کار بود، مشاهده کرد.
تورم بالا عادلانه نیست چون باعث میشود ثروت افرادِ کمتر برخوردار جامعه به افراد مرفه جامعه منتقل شود. ممکن است اثرات تورم بالا برای فردی که در ایالات متحده یا بریتانیا زندگی میکند، مشهود نباشد اما متاسفانه برای میلیاردها نفر که در کشورهای با اقتصاد ضعیف زندگی میکنند، بشکل کاملا واضح و دردناکی قابل لمس است.
همچنین پولهای ملی بخاطر ویژگی چاپپذیر بودنشان، یکی از عوامل بوجود آمدن جنگهای طولانی در زمان ما هستند. دولتها میتوانند با چاپ کردن پول برای ادامه جنگ، هزینه آن را با استفاده از تورم به نسلهای بعد منتقل کنند. این یعنی جنگهای طولانیتر و پرخرجتر. جنگ جهانی اول یک نمونه غمانگیز است که طرفهای اصلی درگیر، توانستند با استفاده از تورم، هزینه ادامه جنگ را تأمین کنند. هم آلمان، هم روسیه اجرای قانون «پولطلا» (سیستم پولی که در آن واحد محاسبه اقتصادی بر پایه وزن ثابتی از طلا است و این مقدار مشخص به ازای هر قطعه اسکناس در بانک مرکزی ذخیره و نگهداری میشود. – م) را متوقف کردند و برای ادامه دادن به جنگ، پول بدون پشتوانه چاپ کردند. برای همین، این جنگ خیلی بیشتر از چیزی که همه انتظار داشتند طول کشید. وقتی آلمان شکست خورد، تنها راهی که برای پرداخت غرامت داشت این بود که حتی بیشتر از قبل پول بدون پشتوانه چاپ کند. تا سال ۱۹۲۳ میلادی مارکِ آلمان تا ۱ تریلیون بار ارزش خود را نسبت به روزهای قبل از جنگ از دست داده بود و همین موضوع شرایط را برای جنگ جهانی دوم هموار کرد.
مشابه این ولخرجیها هم آشکارا در روزگار ما دیده میشود. گذشته از اینکه چه دیدگاهی درباره درگیری ایالات متحده آمریکا در کشورهای عراق و افغانستان داشته باشید، مخارج این تجاوزهای نظامی بیشتر از ۵/۹ تریلیون دلار است. این یعنی اگر قرار بود مردم آمریکا بطور مستقیم هزینههای جنگ را بپردازند، هر خانوار ۴۶,۰۰۰ دلار متحمل میشد.
یک اشکال دیگر سیستم پول دنیای امروز مشکلات جابجا کردن پول بین کشورهای مختلف دنیا است. کشورهایی مثل چین، روسیه، آرژانتین و اندونزی محدودیتهای سختگیرانهای برای تبدیل یا انتقال یا جابجایی پول برای شهروندانشان وضع کردهاند. این محدودیتها بیشتر از طریق کنترل پولی است که هریک از شهروندان این کشورها میتوانند به پول کشور دیگر تبدیل کنند. برای مثال یک شهروند چینی هرسال فقط اجازه تبدیل تا سقف ۵۰,۰۰۰ دلار از پول ملی چین به دلار آمریکا را دارد.
(در ایران اوضاع نقل و انتقال پول به یک کشور خارجی به مراتب وخیمتر است. یک شهروند ایرانی هیچ راه قانونی برای منتقل کردن داراییاش به خارج از کشور ندارد و اغلب این کار از طریق شبکه صرافیها و به قصد دور زدن تحریمهای مالی و با کارمزدهای بالا انجام میشود. – م)
در بعضی کشورها ممکن است حتی دسترسی مردم به پول خودشان در بانک محدود شود. در کشور یونان و بعد از بحران مالی سال ۲۰۱۵، شهروندان یونان نمیتوانستند بیشتر از روزی ۶۰ یورو از حسابشان در بانک برداشت کنند. این یعنی اختیار پولشان دست خودشان نیست.
حتی اگر محدودیتی برای نقل و انتقال پول در کار نباشد، این کار دشوار و پرهزینه است. در سال ۲۰۱۸ کارگران مهاجر و پناهندگان حدود ۷۰۰ میلیارد دلار پول برای عزیزانشان ارسال کردند و برای این کار حدود ۴۵ میلیارد دلار هزینه کردند. این رقم برای کسانی که از نظر مالی در تنگنا هستند خیلی بالاست.
بانکهای مرکزی؛ پاشنه آشیل اقتصاد جهان
بانکهای مرکزی پاشنه آشیل اقتصاد کشورهای متبوع خود هستند. فدرال رزرو ایالات متحده آمریکا به نوعی نقش بانک مرکزیِ بانکهای کشورهای دنیا را بازی میکند. این به نفع شهروندان آمریکایی است. دلار آمریکا در هرکجای جهان پذیرفته میشود و باز کردن حساب بانکی و گرفتن اعتبار و خرید کالا و خدمات برای آنها آسان است. بیشتر شهروندان آمریکایی از تورم مصون هستند.
اقتصاد پویای ایالات متحده پشتوانه و موتور محرک سیستم اقتصاد جهانیِ دنیای امروز است. «پولدلار» (نام سیستم مالی که در آن دلار آمریکا ارز مرجع دنیا است و ارزش پولهای دیگر کشورهای دنیا با آن سنجیده میشود. – م) قلب این سیستم، و باعث تسلط دلار بر سیستم مالی جهانی شده است. این تسلط از یک رویداد کمتر شناخته شده در یک هتل در ایالت نیوهمشایر در سال ۱۹۴۴ به نام «توافق برتون وودز» شروع شد.
قدرتهای جهانی در روزهای پایانی جنگ جهانی دوم در برتون وودز دور هم جمع شدند تا نظام هماهنگ مالی جهانی را تاسیس کنند. در طول سه هفته بیشتر از ۷۰۰ نماینده از ۴۴ کشور مختلف درباره ساختار آینده نظام مالی جهان به بحث و تبادل نظر پرداختند. بعضی از نمایندگان پیشنهاد دادند که یک ارز ذخیره جهانی جدید به نام «بانکور» خلق شود ولی در نهایت نمایندگان توافق کردند که هریک از ارزهای کشورهای مختلف به ازای یک نرخ تبدیل برای هر کشور، به دلار آمریکا تعیین شود. در نتیجه امروزه تجارت جهانی عمدتا با دلار آمریکا تسویه میشود و هر کشوری سعی میکند ذخیرهای از دلار آمریکا داشته باشد.
اثر مرکزیت دلار در سیستم مالی دنیا وقتی مشخص میشود که ببینیم پول چگونه بین کشورهای مختلف جابجا میشود. برای مثال فرض کنید میخواهید از کره جنوبی به فیلیپین پول ارسال کنید. معمولا «وون» کره جنوبی بطور مستقیم به «پزو» فیلیپین تبدیل نمیشود چون هیچکدام از آن کشورها به اندازه کافی از پول یکدیگر ذخیره ندارند. پس آنها به دلار و مجموعهای از تراکنشهای واسط وابستهاند. در وهله اول «وون» کره جنوبی در کشور کره به دلار تبدیل میشود و آن دلارها از طریق یک بانک آمریکایی که اینجا واسطه است از کره به فیلیپین ارسال میشود و در نهایت بانک دریافت کننده دلار در فیلیپین، آن دلارها را به «پزو» فیلیپین تبدیل میکند و به دست صاحبش میرساند. این کار حداقل چند روزی طول خواهد کشید و شامل کارمزد برای تبدیل ارزها به یکدیگر و کارمزد برای تراکنش جابجایی خواهد بود. این کارمزدها میتواند از ۳ تا ۱۵ درصد نسبت به مسیر جابجایی پول متغیر باشد. میانگین جهانی کارمزد انتقال بینالمللی پول حتی برای مقادیر کم، حدود ۷ درصد است.
با اینکه پولدلار برای نظام مالی دنیا فواید بیشماری داشته اما در عین حال باعث سست شدن اقتصاد جهانی هم شده است. به این دلیل که اقتصاد هر کشوری به دلار آمریکا وابسته است و از فروپاشی دلار آسیب میبیند. در نتیجه سیستم اقتصادی دنیا طوری است که ورشکستگی چند بانک آمریکایی میتواند منجر به یک بحران اقتصادی شود.
حریم خصوصی مالی دیگر از بین رفته است
دیجیتالی شدن پول در طول دو دهه گذشته تقریبا باعث از بین رفتن حریم خصوصی شده است. همه تراکنشهای مالی برای مقاصد سیاسی و تجاری مورد بهرهبرداری قرار میگیرند. پول الکترونیکی مدت زیادی است که وجود دارد اما ابزار پردازش دادههای بزرگ برای پایش و نظارت موثر بر آنها بهتازگی فراهم شده است. تا وقتی دولتها و شرکتهای تبلیغاتی هر روز بیشتر و بیشتر به اطلاعات شخصی و انتخابها و ارتباطات اشخاص سرک میکشند، پرداختهای آنلاین یا حضوری، هیچکدام از این مساله مصون نخواهند بود. این اطلاعات شخصی، ردپاهایی منحصربهفرد هستند و با هر خرید یا تراکنش مالی دیگر، دقیقتر و قابل تشخیصتر میشوند. برای همین است که امروزه وقتی شما یک محصول را در گوگل جستجو میکنید، چند دقیقه بعد تبلیغ آن محصول یا مشابه آن را در تایملاین فیسبوک یا اینستاگرام خود مشاهده خواهید کرد.
این ردپای دیجیتال، میتواند بسته به کشوری که در آن زندگی میکنید، تبعات خطرناکی داشته باشد. در تابستان سال ۲۰۱۹، دهها هزار دانشآموز هنگکنگی برای اعتراض به طرحی که استرداد شهروندان هنگکنگی به چین را تسهیل میکرد، تجمع کردند. آنها میدانستند اگر از کارتبلیتهای متروشان که به اسم واقعی آنها صادر شده استفاده کنند، حکومت میتواند از طریق اطلاعاتی که از طریق آن کارتهای هوشمند بدست میآورد، هرلحظه از موقعیت مکانی آنها مطلع شود. برای همین آنها از پول نقد برای خریدن بلیت مترو استفاده کردند. در حال حاضر میتوان در دنیا از پول نقد استفاده کرد ولی با از بین رفتن اسکناس و سکه در دهه آینده، دیگر راهی برای خرید بلیت مترو با پول نقد وجود نخواهد داشت و مجبوریم از کارتهای پلاستیکی که به اسم واقعی ما صادر شدهاند استفاده کنیم. شرکتهای صادرکننده این کارتها به راحتی میتوانند اطلاعات سفرهای ما را با دولت و شرکتهای تبلیغاتی به اشتراک بگذارند. ردپای دیجیتالی ما هرکجا رفته باشیم، باقی خواهد ماند.
افکار عمومی در مورد ردیابی و پایش خریدها و رفتارهای خصوصی شهروندان، متفاوت است. بعضی از افراد دلِ خوشی از آن ندارند و این موضوع ناراحتشان میکند. طیف دیگری هستند که این موضوع را به شدت نکوهش میکنند و آن را نقض آشکار حریمخصوصی میدانند. عدهای هم هستند که اصلا برایشان مهم نیست. صرفنظر از این دیدگاهها یک حقیقت وجود دارد، و آن این است که امروزه دولتها نهتنها بر عرضه پول کنترل دارند و شرایط جابجا کردن پول را تعیین میکنند، بلکه میتوانند تقریبا هرچیزی که بخواهند درباره خریداران و فروشندگان بدانند. ممکن است سیستمهای پرداخت الکترونیکی که در دنیا با سرعت زیادی در حال همهگیر شدن هستند، بطور کلی باعث انقراض حریمخصوصی انسانها شوند.
آیا راه دیگری وجود دارد؟
کم ارزش شدن پسانداز افراد بهدلیل تورم، محدودیتهایی که برای انتقال و جابجایی پول در دنیا اعمال میشود، متمرکز بودن نهادهای مالی، و از دست رفتن حریم خصوصی، چهار پدیده جهانی هستند که بیشترین مخاطرات را برای کاربران سیستمهای مالی قرن ۲۱ دارند. کشورهای دنیا برای حفظ وضعیت موجود تقلا میکنند و کسانی که فشار اصلی را متحمل میشوند درواقع مردم عادی هستند.
چه میشد اگر یک سیستم جدید پدید میآمد که در آن دولتها نمیتوانستند پول را از طریق ایجاد تورم بیارزش کنند، یا شرکتهای گمنام جهانی نمیتوانستند جلوی نقل و انتقال پول را بگیرند؟ چه میشد اگر پول به طور کامل دیجیتالی میشد و هرکسی به اینترنت دسترسی داشت، صرفنظر از اینکه در کجای جهان زندگی میکند، میتوانست بدون نیاز به کسب اجازه از سیستمهای مالی جهانی، از آن استفاده کند؟
در سال ۲۰۰۸، درست زمانی که بحران مالی ایالات متحده و جهان در حال شکل گرفتن بود، یک نفر تصمیم گرفت این سیستم جدید را از نو خلق و شرایط را برای انقلاب مالی بعدی دنیا مهیا کند.
پیامی به علاقهمندان به بازنشر ترجمه کتاب کوچک بیتکوین
کتاب ”The little Bitcoin book” نوشته الکس گلداشتاین و گروه نویسندگان در تابستان و پاییز سال ۱۳۹۹ به فارسی ترجمه شده و روی وبسایت منابع فارسی بیتکوین به آدرس bitcoind.me برای مقاصد آموزشی و غیرتجاری قرار گرفته است.
این ترجمه بهصورت آزاد و رایگان و با مجوز «مالکیت عمومی» بر روی اینترنت منتشر شده، ولی درنظر داشته باشید هرگونه استفاده تجاری از مطالب این کتاب از نظر اخلاقی منوط به کسب اجازه از نویسندگان این کتاب است.
این مطلب مجموعهای از توییتهای الکس گلدستین در پاسخ به روزنامهنگار اقتصادی فلیکس سالمن است
ترجمه: ضیاء صدر در تاریخ ۱۶ ژانویه ۲۰۲۱
فلیکس: بیتکوین یک طرح پانزی کامل است، خصوصا به این دلیل که پولی وارد آن نمیشود و ارزش ذاتی ندارد. بیتکوین تنها ابزاری برای حدس و گمان قیمت است.
الکس در پاسخ به فلیکس:
شما نیز شخصی از قشر مرفه خبرنگاران غربی هستید که چشمهایتان را بر این واقعیت بستهاید که میلیونها شخص در سرتاسر جهان به استفاده از بیتکوین برای فرار از تورم شدید، هزینههای گزاف انتقال پول، حسابهای بانکی مسدود شده، تحریمها و خروج از انزوای مالی استفاده میکنند.
شاید بهتر است نگاهی به ژورنالیسم در نیجریه بندازید تا اطلاعاتی کسب کنید؟
فلیکس: آیا اطلاعات و آمار تجربی در مورد این استفاده ها از بیتکوین دارید؟
الکس: بله
(در ادامه لیستی از آمار و اطلاعات در این خصوص ارائه میشود)
۱. در BYSOL که یک سازمان حقوق بشر مردمی در بلاروس است، به ارزش بیش از 500 هزار دلار بیتکوین، به صورت شخص به شخص (بدون نیاز به بانکها و موسسات مالی) به کارگران بلاروسی در حال اعتصاب انتقال داده شد. این انتقال پول به گونهای صورت گرفت که حکومت سرکوبگر بلاروس نمیتواند جلوی آن را بگیرد. (همانطور که اطلاع دارید) حساب بانکی فعالان یا معترضان در چنین حکومتهایی مسدود میشوند.
۲. در اکتبر سال جاری، یک ائتلاف فمینیستی در نیجریه (به ارزش) دهها هزار دلار، بیتکوین از طریق (نرم افزار) BTCPayserver دریافت کرد. این ائتلاف فمینیستی در حمایت از دموکراسی در تظاهرات EndSars مشارکت میکرد اما حساب بانکی آنها بارها مسدود شده بود. جک دورسی مدیر توییتر نیز برای فراگیر شدن و بیشتر دیدهشدن این جنبش کمک کرد.
۳. سازمانهای بسیاری در هنگ کنگ با اتهام حمایت از موضوعات مرتبط به حقوق بشر تحت بازجویی مالی قرار گرفتند و حساب برخی نیز مسدود شد. تیم @HKFP (نشریه آزاد هنگ کنگ) نیز با این مشکل روبرو شد و جامعه محلی بیتکوینر هنگ کنگ به این نشریه کمک کرد تا نرم افزار BTCPayServer را راه اندازی کنند. اکنون میتوانند بدون نگرانی، حمایتهای مالی دریافت کنند.
۴. الکسی ناوالنی (فعال سیاسی علیه پوتین و فساد در روسیه) به ارزش میلیونها دلار حمایت مالی توسط بیتکوین دریافت کرد. اکوسیستم مالی در روسیه نسبت به این نوع حمایتها به شدت غیرمساعد است. همچنین گروه الکسی اشاره کرد که استفاده از بیتکوین، امنیت و اطمینان بیشتری برای در دسترس ماندن حسابهای بانکی آنها ایجاد کرده. این پدیده بسیار مهم است!
۵. افراد بیشماری از ونزوئلا به سایر کشور ها فرار (مهاجرت) میکنند و داراییهایشان را به صورت بیتکوین نگهداری میکنند. درگذشته شرایط بسیار دشوار بود و به دلیل سرقت، مهاجران مجبور بودند فقط اقلامی که ارزش مالی ندارند را همراه خود حمل کنند.
۶. ارتباط مالی ایرانیها با جهان کاملا غیرممکن است. ایرانیها میتوانند با استفاده از بیتکوین از خانوادههای خود مبالغی دریافت کنند یا برای خانوادههایشان مبالغی را ارسال کنند. همچنین درآمد خود را (نه با ریال فاجعهآمیز بلکه) با بیتکوین ذخیره کنند و در صورت نیاز به پول فیات، از طریق بازارهای شخص به شخص بیتکوین را به سرعت به پول فیات تبدیل کنند.
۷. چطور از وضعیت نظارت مالی که در چین وجود داد میتوان فرار کرد؟ بسیاری از خانوادهها با بیتکوین این کار را میکنند. مطمئنا حکومت چین بر این نیز نظارت میکند ولی نمیتواند جلوی مبادلات شهروندان را در این سیستم مالی موازی بگیرد.
۸. فلسطینیها، آرژانتینیها، لبنان، سوئد و از فیلیپین نیز دیگر مردمانی هستند که بیتکوین را بسیار مفید میدانند. میتوانم همین طور ادامه دهم. این اتفاق افتاده است، بیتکوین پدیدهای جهانی است و واقعا عجیب است که چرا تا کنون آن را نادیده گرفتهای!
۹. دادهها و آمار چه میگویند؟ مت آلبورگ و وبسایت Usefultulips را حتما دنبال داشته باشید. به خصوص در رابطه با آمریکای جنوبی و آفریقا. در لینک مقاله زیر درباره چگونگی انتقال صدها میلیون دلار به داخل یا خارج از ونزئلا از طریق بیتکوین میتوانید مطالعه کنید
۱۱. مقالهای که در اولین توییتم به اشتراک گذاشتم مربوط به یک نشریه اقتصادی نیجریهای بود و نمودارها نشان دهنده افزایش چشمگیر استفاده از بیتکوین در این کشور هستند:
۱۲. در اینجا نیز برخی واقعیتها را ذکر میکنم که به ما در فهم مقدار استفاده از بیتکوین در جهان کمک میکنند: مقدار بیتکوینی که روزانه در ونزوئلا ترید میشود، نسبت به بازار بورس این کشور بیشتر است. در آرژانتین و فیلیپین کوچکترین واحد پولی آنها ارزشی کمتر از یک ساتوشی دارد. یک ساتوشی کوچکترین واحد بیتکوین است (100 میلیون ساتوشی = ۱ بیتکوین)
۱۳. لی کوئن داستانها و مصاحبههای زیادی را با کاربران بیتکوین به خصوص در خاورمیانه منتشر کرده است که واقعا مفید هستند. لینک زیر یکی از نمونه های جالب است:
۱۵. قبل از هر چیز، ذات ساده و کم محدودیت استفاده از بیتکوین واقعا کافی است. من میتوانم از طریق تلفن همراه خود هر مقدار بیتکوینی را به هر کسی که میخواهم در هر نقطهای از جهان بفرستم. نه به شناسه ای نیاز است، نه امکان سانسور شدن وجود دارد، نه مجوزی از مرجعی نیاز است. و امروزه بیتکوین تقریبا…۱۶. در سراسر جهان وجود دارد (کافی است نگاهی به بازار لوکال بیتکوینز بیندازید). نسبت به پنج سال قبل، بیتکوین بیشتر در سطح جهان به کار میرود، چه به عنوان مکانیزمی برای ذخیره پول یا به عنوان یک ابزار پرداخت بدون محدودیتهای مرزی. بیتکوین یک پول آزاد است.
۱۷. من واقعا خوشحالم که در پاسخ به سوالات شما کمک کنم، یا منابعی را در این باره جمع آوری کنم و مصاحبه هایی را برای مطالعه شما ترتیب دهم. من تلاش میکنم صادقانه بگویم، به نظرم شما (خطاب به فلیکس) از اغلب این موارد اطلاع ندارید.
۱۸. محض اطلاع کسانی که به “میلیون ها” در توییت اصلی من شک داشتند: در نیجریه 1.2 میلیون کاربر فقط در یک پلتفرم ترید ثبت نام کردهاند. توجه کنید نیجریه کشوری است که بیشترین نوع انتقالات مالی در آن به صورت حواله و انتقالات شخص به شخص است.
1/ I do. I’ll give you a few now. For starters BYSOL, a grassroots Belarusian human rights org, has moved more than $500k of value peer-to-peer to striking workers inside Belarus, in a way the regime can’t stop. Activists or protestors normally get their bank accounts frozen.
نوشته الکس گلدستین
در تاریخ ۲۸ دسامبر ۲۰۱۸
الکس گلدستین مدیر ارشد موسسه حقوق بشر HRF است
ترجمه: ضیاء صدر
در تاریخ ۵ ژانویه ۲۰۲۱
در شهر مرزی کوکوتا، پناهندگان ونزوئلایی به سمت کلمبیا سرازیر میشوند و به دنبال غذایی برای سیر کردن خانوادهشان میگردند. تورم بالایی که سالها وجود داشته و بیش از یک میلیون درصد تخمین زده شده؛ بولیوار را به کاغذ باطله تبدیل کرده است. بیش از سه میلیون ونزوئلایی از سال ۲۰۱۴ تاکنون از آنجا گریختهاند و هر روز ۵۵۰۰ نفر از کشور خارج میشوند. براساس اعلام سازمان ملل این مهاجرت در مقیاس مهاجرتهای صورت گرفته از کشور سوریه است و یکی از بدترین بحرانهای پناهندگی در جهان است. ونزوئلاییها، ناامید و آسیبپذیر، بی هیچ متعلقاتی، از کشورشان فرار میکنند.
ونزوئلاییها در استبداد زندگی میکنند، راهی برای اصلاح سیاستهایی که اقتصاد آنها را نابود کرده است ندارند، نمیتوانند بدون ترس از مجازات، از طریق انتخابات آزاد و عادلانه، یا مبارزه، حاکمان خود را انتخاب کرده یا تغییر دهند، ساعتهای طولانی در صف مواد غذایی ضروری و دارو می ایستند و نظارهگر نابود شدن پس اندازهایشان هستند؛ به نظر میرسد که راه دیگری ندارند.
اما نوآوری در چنین شرایط بحرانی به کمک میآید. امروزه ونزوئلاییها برای جلوگیری از وضعیت ابرتورمی و محدودیتها، نظارت و کنترل مالی، از بیتکوین استفاده میکنند. گمانهزنی قیمت، کلاهبرداری و طمع در صنعت کریپتوکارنسی، پتانسیل آزادیبخشی اختراع ساتوشی ناکاموتو را تحتالشعاع خود قرار داده است. برای مردمی که در حکومتهای استبدادی زندگی میکنند؛ بیتکوین میتواند یک ابزار مالی ارزشمند و مقاوم در برابر سانسور برای مبادله باشد.
مسالهای مانند انتقال پول را در نظر بگیرید؛ رژیم ونزوئلا بعد از نابود کردن اقتصاد داخلی، اکنون هر پولی که از خارج از کشور انتقال پیدا کند را از آن خود میکند. قوانین جدید رژیم، ونزوئلاییها را وادار میکند که برای انجام تراکنشهای خارجی به بانکهای محلی مراجعه کنند و بانک ها را ملزم میکند تا اطلاعات منشا مالی افراد و خرج شدن این پول را افشا کنند. طبق گفته الخاندرو ماکادو(Alejandro Machado) محقق رمزارزها در Open Money Initiative ، انتقال وجه بانکی از ایالات متحده هزینه تبدیل ۵۶ درصدی از دلار به بولیوار دارد و ممکن است تا چند هفته هم زمان ببرد. اخیرا بانکهای ونزوئلایی با فشار دولت، از دسترسی افراد با آدرس IP های خارجی به حساب های آنلاین جلوگیری میکند. برای دور زدن این بروکراسی بعضی از ونزوئلایی ها شروع به دریافت بیتکوین از بستگان خود در خارج از کشور کردهاند. در حال حاضر این امکان فراهم است که به بستگانتان پیغامی بفرستید و تقاضای بیتکوین کنید و بعد از چند دقیقه با کارمزد کمی آن را دریافت کنید. با این کار دولت نمیتواند محدودیتی وضع کند. چرا که بیتکوین از طریق بانک یا هیچ شخص سومی نمیگذرد و مستقیما از شخصی به شخص دیگر وارد کیفپول شما در گوشی تلفن همراه میشود. سپس شما به راحتی میتوانید بیتکوین خود را از طریق صرافیهای محلی با پول فیات مبادله کنید و یا روی یک فلش(یا حتی فقط با به خاطر سپردن عبارتهای بازیابی) ذخیره کرده و با کنترل کامل پسانداز خود از ونزوئلا مهاجرت کنید(یادداشت مترجم: نگهداری بیتکوین روی حافظه فلش یا به حافظه سپردن کلمات بازیابی آن روشی بسیار غیرامن میباشد و این راهکارها توصیه نمیشوند). روش رایج دیگر این است که پول خانواده خود را به بانکی در کلمبیا منتقل کنید، از مرز خارج شوید تا پول را برداشت کنید. سپس با پول نقد به ونزوئلا برگردید؛ که این روش زمان زیادی میبرد، هزینه بیشتری دارد و نسبت به بیتکوین خطرات بیشتری دارد.
ونزوئلا تنها جایی نیست که افراد میتوانند از بیتکوین به عنوان روش خارج شدن از سیستم استفاده کنند. در زیمباوه، رابرت موگابه مقدار زیادی پول نقد چاپ کرد و تورم ناشی از آن، پسانداز اشخاص را به کاغذهایی بیارزش تبدیل کرد اما با استفاده از بیتکوین امکان چاپ بیشتر بیتکوین وجود ندارد. در چین، شیجین پینگ میتواند تمام تراکنش های شما را در AliPay و WePay رصد کند؛ اما نمیتواند نظارت گستردهای بر تمام پرداخت های بیتکوینی داشته باشد. در روسیه، ولادیمیر پوتین میتواند حساب بانکی یک NGO را مسدود کند، اما نمیتواند کیفپولهای بیتکوین را مسدود کند. در کمپ پناهندگان احتمالا نمیتوانید به بانک دسترسی داشته باشید، اما تا زمانی که بتوانید یک اتصال اینترنت داشته باشید، میتوانید بدون نیاز به مجوز یا احراز هویت، بیتکوین دریافت کنید.
طبعا باید به جنبه تاریک این فناوری نوظهور نیز توجه کنیم. روشنفکرانی مثل نوح هراری و ایلان ماسک هشدار دادهاند که هوش مصنوعی و بیگ دیتا میتوانند استبدادگران را در سراسر دنیا قویتر کند. رژیم های ونزوئلا، ایران، و عربستان سعودی حتی تلاش میکنند شخص به شخص بودن بیتکوین را تغییر دهند و آن را متمرکز کنند تا پولی قابل کنترل مثل Petro ایجاد کنند، تراکنشهای اشخاص را فیلتر کنند، نظارت بیشتری بر اشخاص داشته باشند، و تحریم را دور بزنند.
اما تکنولوژیهای غیرمتمرکز میتوانند با همه اینها مقابله کنند. به جز بیتکوین، اپلیکیشنها و مرورگرهای رمزنگاری شدهای مثل سیگنال و تور، رمزارزهایی با حفظ حریم خصوصی مثل مونرو و زیکش، دستگاههای مش سیستم مثل goTenna و سیستمهای ذخیره سازی مقاوم در برابر فیلتر مثل IPFS نیز وجود دارند. با ساخت و سرمایهگذاری در ابزارهایی اینچنینی میتوانیم مطمئن باشیم که شهرهای ما، شبکههای اجتماعی و سیستم مالی ما ابزارهایی برای نظارت و کنترل ما نخواهند بود.
پول نقد یکی از بهترین روشها برای ممارست آزادی بیان است. پول فلزی یا کاغذی عملا ناشناس است و میتواند بدون نظارت دولت استفاده شود. اما در جایی مثل ونزوئلا که حتی برای معاملات کوچک هم پول به صورت کیلویی وزن میشود، پول نقد عملا بی مصرف است و در برابر ریسک سرقت و خسارت، حرفی برای گفتن ندارد. از چین تا سوئد دولتها و کمپانیها ما را به سمت دنیای بدون پول نقد سوق میدهند. پس ضروری است که پولهای الکترونیکی همتا به همتا، توانایی استفاده از پول نقد را برای نسل آینده ما فراهم کنند. هنگامی که از نرم افزاری مثل Venmo پرداختی انجام میدهید، حتی اگر گیرنده آن مبلغ در مقابل شما ایستاده باشد، همچنان آن پول از سه یا چهار واسطه مالی میگذرد. هر واسطهای میتواند سانسور کند، نظارت کند و سود کند. و میلیاردها انسانی که در رژیمهای استبدادی زندگی میکنند نمیتوانند انتظار داشته باشند که نرم افزارهای پرداخت در آینده نیز بیطرف باقی بمانند. نسیم نیکولاس طالب میگوید “بیتکوین مانند بیمهای علیه آیندهای اورولی است”. (یادداشت مترجم: جرج اورول نویسنده رمان ۱۹۸۴، که در آن رژیمی سرکوبگر تمام جنبههای زندگی افراد را کنترل میکند).
بگذارید این را هم بگویم که بیتکوین هنوز هم یک تکنولوژی نو پا است و نمیتواند قابلیتهای کاملی در استفاده، سرعت و حریم خصوصی را عرضه کند ولی مهندسان و دانشمندان علوم کامپیوتری فراوانی دائما در تلاشند تا این قابلیتها را با ساخت اپلیکیشنهای بهتر، ارتقای پروتکل و توسعه تکنولوژیهای لایه دوم مثل شبکه لایتنینگ(که با آن میتوان تعداد تراکنشهای بیشتر در ثانیه داشت و مقادیر تراکنشها را مخفی نیز کرد) بهتر و پایدارتر کنند. در عین حال که تلفنهای همراه شروع به گران شدن کردهاند و کار کردن با آنها سختتر شده و تنها در دسترس بعضی افراد قرار گرفتهاند، بیتکوین به تغییر ادامه داده و استفاده از آن راحتتر و برای افراد بیشتری در آینده در دسترستر خواهد بود.
کمتر از ۱ درصد از مردم جهان_ 40 میلیون نفر_ از بیتکوین استفاده کردهاند. اما بر اساس اظهارات بنیاد حقوق بشر بیش از ۵۰ درصد از جمعیت جهان در رژیم های استبدادی زندگی میکنند. اگر زمان و منابع خود را برای تولید کیفپولهای کاربر پسند، اکسچنجهای بیشتر و مطالب آموزشی بهتر برای بیتکوین صرف کنیم؛ این امکان فراهم خواهد شد که یک تغییر واقعی برای ۴ میلیارد نفری که نمیتوانند به دولت های خود اعتماد کنند و یا کسانی که نمیتوانند به سیستم بانکی دسترسی داشته باشند، ایجاد کنیم. بیتکوین برای این افراد، راه نجات است.